آقای محمدحسین پورفریدون، دکتر زهرا دشتبزرگی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه و هدف: ماستکتومی نقش مهمی در کاهش سلامت روان دارد و بیماران ماستکتومیشده مبتلا به افسردگی دارای امید کم و پریشانی روانشناختی زیادی هستند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش توانبخشی شناختی و آموزش ذهنآگاهی مثبتنگر بر امید و پریشانی روانشناختی بیماران ماستکتومیشده مبتلا به افسردگی انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش بیماران ماستکتومیشده مبتلا به افسردگی مراجعهکننده به مراکز و کلینیکهای مشاوره و خدمات روانشناختی شهر اهواز در شش ماه اول سال ۱۴۰۰ بودند. تعداد ۴۵ بیمار با توجه به ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی با کمک قرعهکشی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروههای آزمایش ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای (هفتهای دو جلسه) بهتفکیک با روشهای آموزش توانبخشی شناختی و آموزش ذهنآگاهی مثبتنگر آموزش دیدند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. دادهها با سیاهه افسردگی بک و همکاران، پرسشنامه امید اسنایدر و همکاران و پرسشنامه پریشانی روانشناختی کسلر و همکاران گردآوری و با روشهای خیدو، تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS-۱۹ تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که گروههای آزمایش و کنترل از نظر تحصیلات، سن و مدت زمان گذشته از ماستکتومی تفاوت معناداری نداشتند (۰/۰۵P>). همچنین، هر دو روش مداخله در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش امید و کاهش پریشانی روانشناختی در بیماران ماستکتومیشده مبتلا به افسردگی شدند (۰/۰۰۱P<)، اما بین روشهای مداخله در افزایش امید و کاهش پریشانی روانشناختی آنان تفاوت معناداری وجود نداشت (۰/۰۵P>).
نتیجهگیری: نتایج نشاندهنده اثربخشی هر دو روش مداخله و عدم تفاوت معنادار بین آنها در افزایش امید و کاهش پریشانی روانشناختی بود. بنابراین، درمانگران و متخصصان سلامت و توانبخشی میتوانند از هر دو روش جهت بهبود ویژگیهای مرتبط با سلامت بهویژه افزایش امید و کاهش پریشانی روانشناختی استفاده کنند.