دوره 5، شماره 1 - ( پاییز 1397 )                   جلد 5 شماره 1 صفحات 35-27 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


گروه روانشناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی z_arabsalari27771@yahoo.com
چکیده:   (4232 مشاهده)
مقدمه: مولتیپل اسکروزیس یک اختلال عصبی است که می‌تواند فعالیت‌های افراد را در ادامه زندگی محدود و باعث کاهش سلامت و کیفیت زندگی آنان شود. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی معنا درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر سلامت عمومی و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.
روش کار: این مطالعه نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش بیماران دارای پرونده در انجمن مولتیپل اسکلروزیس استان گیلان در سال 1395 بودند که از میان آنان 60 نفر با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. گروه‌های آزمایش به تفکیک 8 جلسه 90 دقیقه‌ای با روش‌های معنا درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی آموزش دیدند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. ابزارهای پژوهش پرسشنامه‌های سلامت عمومی و کیفیت زندگی بودند. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS-21 و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد هر دو روش معنا درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی باعث بهبود معنادار سلامت عمومی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شدند. همچنین معنا درمانی در مقایسه با رفتار درمانی دیالکتیکی باعث بهبود معنادار سلامت عمومی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکروزیس شد (0/05>p).
نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از اهمیت معنا درمانی در مقایسه با رفتار درمانی دیالکتیکی در بهبود سلامت عمومی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکروزیس بود. بنابراین مشاوران و درمانگران می‌توانند از هر دو روش به‌ویژه از روش معنا درمانی برای بهبود سلامت عمومی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکروزیس استفاده کنند.
متن کامل [PDF 556 kb]   (3130 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي |
دریافت: 1397/2/14 | پذیرش: 1397/6/13 | انتشار: 1397/9/10

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.