Kazemi rezai S V, Hasani J, Kazemi rezai S A. Comparison of Perfectionism and Thought Control Strategies in Patients with Obsessive-Compulsive Disorder and Normal Individuals. IJRN 2018; 4 (4) :44-52
URL:
http://ijrn.ir/article-1-326-fa.html
کاظمی رضایی سیدولی، حسنی جعفر، کاظمی رضایی سیدعلی. مقایسه کمالگرایی و راهبردهای کنترل فکر در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی و افراد بهنجار. نشریه پژوهش توانبخشی در پرستاری. 1397; 4 (4) :44-52
URL: http://ijrn.ir/article-1-326-fa.html
کارشناس ارشد، گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران ali.kazemi8989@gmail.com
چکیده: (6011 مشاهده)
مقدمه: با توجه به شیوع نسبتاً بالای اختلال وسواس و مزمن و هزینه بر بودن آن، لزوم تشخیص و درمان به موقع آن امری ضروری است که طی چند دهه اخیر مطالعات زیادی جهت شناسایی عوامل روانشناختی دخیل در شروع و تداوم این اختلال انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کمالگرایی و راهبردهای کنترل فکر در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی و افراد بهنجار صورت گرفت.
روش کار: روش پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران در سال 1396 بودند که 30 نفر (19 زن و 11 مرد) مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی با 30 نفر از افراد بهنجار براساس نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن همتاسازی از نظر سن، جنسیت، تحصیلات و تاًهل انتخاب شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه کمالگرایی چند بعدی تهران و پرسشنامه کنترل فکر (ولز و دیویس، 1994) استفاده شد. اطلاعات بهدست آمده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی شامل تحلیل واریانس چند متغیره در نرمافزاز SPSS نسخه 20 در سطح معناداری (05/0 > P) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی و افراد بهنجار در متغیرکمال گرایی و راهبردهای کنترل فکر تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین صورت که میانگین نمرات افراد دارای اختلال وسواس فکری- عملی در مولفههای کمالگرایی خودمدار، دیگرمدار و جامعه مدار، بیشتر از گروه بهنجار بود (0/001 > P). همچنین در راهبردهای کنترل فکر در خرده مقیاسهای توجه برگردانی، نگرانی، کنترل اجتماعی، تنبیه و ارزیابی مجدد، به طور معناداری بالاتر از گروه بهنجار بود (0/001 > P).
نتیجه گیری: براساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان گفت که کمال گرایی و راهبردهای کنترل فکر دو سازه شناختی هستند که ممکن است بر علائم اختلال وسواس فکری- عملی تأثیر گذاشته و موجب تشدید و تداوم این اختلال شوند و از اینرو در مداخلات درمانی، تمرکز بر تعدیل کمالگرایی و جایگزین کردن راهبردهای مقابلهای سازگارانه به جای راهبردهای ناسازگارانه میتواند به کنترل علائم وسواسی کمک کند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
دریافت: 1396/6/24 | پذیرش: 1397/2/4 | انتشار: 1397/9/5