مقدمه: قلدری یکی از مشکلات رفتاری شناخته شده در دوران نوجوانی میباشد که نوعی خشونت رایج در مدارس نیز به شمار می-آید. هدف این پژوهش مقایسه بهزیستی روانشناختی والدین کودکان قلدر خشمگین با بهزیستی روانشناختی والدین کودکان قربانی قلدری و کودکان عادی میباشد. روش: مطالعه حاضر از نوع علی مقایسهای میباشد. در این مطالعه با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 166 نفر از والدین 89 دانش آموزان قلدر خشمگین (30 نفر)، قربانی (24 نفر) و عادی (35 نفر) مدارس دوره اول متوسطه شهر تبریز وارد پژوهش شدند. برای جمعآوری دادهها مقیاس خودگزارشی قلدر/ قربانی الویوس، خشم نیلسون و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف پس از تعیین اعتبار و پایایی مورداستفاده قرار گرفتند. دادهها مطالعه با استفاده از نسخه 19 نرمافزار SPSS با بهکارگیری آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که بین مادران سه گروه (قلدر، قربانی و بهنجار) در بهزیستی روانشناختی بهغیراز مؤلفههای ارتباط مثبت با دیگران و خودمختاری تفاوت معنیدار وجود داشت (05/0P<) و مادران کودکان قلدر نسبت به مادران دو گروه دیگر دارای میانگین نمره بهزیستی روانشناختی پایینتری بودند. علاوه بر این نتایج حاکی از آن بود که بین پدران دارای فرزندان قلدر، قربانی و بهنجار تفاوت معنیداری در مؤلفههای ارتباط مثبت با دیگران و پذیرش خود وجود داشت (05/0P<)، درحالیکه در بین سایر مؤلفهها تفاوتی بین گروهها مشاهده نشد (05/0 P>). نتیجهگیری: والدین کودکان قلدر نسبت به دو گروه دیگر (والدین کودکان قربانی و بهنجار) از بهزیستی روانی پایینتری برخوردار هستند و حتی نمره بهزیستی روانی مادران در این گروه از پدران نیز پایینتر بوده است
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |